پرنده های خوش آوای عشق در حریم کوچکشان – وقتی تو قصر آسمون دریچه ی خورشید وا میشد – از سوزان روشن
Audio
Video
Lyrics
پرنده های خوش آوای عشق
در حریم کوچکشان
سرود جاودانه محبت را خواندند
تا من پرواز را بیاموزم
وقتی تو قصر آسمون دریچه ی خورشید وا میشد
قاصدک نور میومد همسایه ی خوبم پا میشد
نگاه منتظرم میون پنجره ها
همونجایی که برام تمومش خاطره بود
میون من و اون یک فاصله بود
روی لب او ۱۰۰ ها گله بود
بین دستامون همه جدایی بود
بین دستامون پل جدایی بود
بهترین صحبت ما بی صدایی بود بی صدایی بود
جای پای اشک رو نامه هامون بود
جای پای اشک رو نامه هامون بود
شعله های آرزو تو دلامون بود
تو دلامون بود
آسمون شهر ستاره بارون شد
طلسم تنهایی شکستو ویرون شد
شب گذشتو دل ما بصبح بیداری رسید
مست ترین ساقی شب سرود هوشیاری شنید
هنوزم پنجره بازه
هنوزم خاطره سازه
وقتی تو قصر اسمون دریچه ی خورشید وا میشد
قاصدک نور میومد همساده ی خوبم پا میشد
نگاه منتظرم میون پنجره ها
همونجایی که برام تمومش خاطره بود
میون من و اون یک فاصله بود
روی لب او ۱۰۰ ها گله بود
بین دستامون همه جدایی بود
بین دستامون پل جدایی بود
بهترین صحبت ما بیصدایی بود بیصدایی بود
جای پای اشک رو نامه هامون بود
جای پای اشک رو نامه هامون بود
شعله های ارزو تو دلامون بود
تو دلامون بود
اسمون شهر ستاره بارون شد
طلسم تنهایی شکستو ویرون شد
شب گذشتو دل ما بصبح بیداری رسید
مست ترین ساقی شب سرود هوشیاری شنید
هنوزم پنجره بازه
هنوزم خاطره سازه